در شمال نیوز خواندم جلسه علنی این هفته شورای اسلامی شهر ساری با انتقادات تند اعضای این نهاد نسبت به شهرداری و شخص شهردار مرکز استان همراه بوده است.
ظاهرا در این جلسه سیدعلی بهروش آب پاکی را روی دستان سیدعلی حجازی ریخت که:«شهرداری ساری نیازمند نیروی تازه نفس است.»
همچنین نادعلی رمضانپور و جمال باقری هم بر بی برنامگی خود در این دوره شورا اعتراف کردند.

باقری که شکست خورده انتخابات سومین دوره ریاست شوراست و رقیبانی چون فرامرز نقیبی و مهدی رضایی فرح آبادی او را شکست داده ، تلاش کرد تا توپ این بی برنامگی ها را در زمین مهدی رضایی فرح آبادی بیندازد، رضایی فرح آبادی که دید هوا پس است و اگر الان از خود دفاع نکند دیگر جای دفاعی باقی نمی ماند اظهار داشت:« اين آش دست پخت مشورت شما در طول سه سال بود و من مطابق برنامه هاي شماها پيش رفتم. »
فرامرز نقیبی که بی صبرانه منتظر است تا موسم انتخابات مجلس از راه برسد و همچون همتای دیگر خود محمد دامادی خود را برای تصدی کرسی خانه ملت آماده کند و البته نیز امیدوار به حائز اکثریت آراشدن است، مثل همیشه با سروصدا از بی برنامگی شهرداری ساری و بیکاری برخي واحدها كه ملبس به لباس كارشناسي هستند وسرگردان وپا روي پا انداخته و روزگار مي گذرانند و از حقوق بالايي برخوردارند، گله کرد.
آخر یک نفر نیست به این آقایان بگوید حجازی را مردم ساری از داخل بسته شانسی در نیاورند، حجازی را شما هفت نفر نخبه شهرسازی و شهرشناسی و معماری شهری و عمران و آبادانی و معتاد درمان کن و بازار شناس و ... انتخاب کرده اید و بارها بر انتخاب خود بالیده اید.
مگر همین فرامرز نقیبی نماینده آینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی!!! نبود که می گفت حجازی مثل .... کار می کند و صدایش در نمی آید؟
چگونه است که امروز حجازی از عرش باید به فرش بیاید؟ البته سیدعلی حجازی با حرف های دم دمی مزاجانه اعضای شورای شهر ساری به فرش نمی آید بلکه سطح تفکر اعضای شوراست که با این حرف ها از فرش به عرش می آید.
چگونه حرف از بیکاری برخی واحدها بر زبان می آورید در حالی که هر یک از شما چندین نیروی تحصیلکرده و نکرده را با نام کارشناس و کاردان و مهندس اما در باطن بخوانید:« پسرخاله خانم، پسر دختر عمه مادر بزرگ، دختر برادر، برادر خانم، شوهر دختر برادر، برادر همسر پسر، همسر پسر، همسایه نقدعلی بیگ، دختر رئیس بانک، و هزار عنوان دیگر» بصورت شرکتی و غیر شرکتی و قرارداد معین و پیمانی و هزار مدل دیگر وارد همین شهرداری که دارد از فربگی نیروها می ترکد نمودید؟
روزی پل روگذر میدان ولیعصر را از افتخارات شهرداری ساری و شورای دوره سوم می دانستید و برای فریادهای علی بهروش تره هم خورد نمی کردید چگونه امروز این پل غیرکارشناسی بوده و به فکر ترمیم کنده کاری های سطح شهر افتاده اید؟
این حرفها را برای شهروندان نگویید بروید مقابل آینه ای قدی بایستید و این حرفها را برای خود بگویید.
عبدالرضا خدادي- دلسوخته شهر ساري